زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 12:53 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






sepide آفلاین



ارسال‌ها : 8
عضویت: 21 /3 /1392
محل زندگی: اصفهان
سن: 23

تشکر شده : 4
پاسخ : 1 RE من خر نیستم...........................



داشتم با خودم تمرین میکردم که مثل قبل برم پیش وازش
و بهش عاشقانه سلام کنم و خسته نباشید بگم.
وانگار نه انگار که ازش خیانت دیدم و بخشیدمش برای همین چند دقیقه به اومدنش لباسم و پوشیدم و رفتم جلوی در
بازهم داشتم توفکرم باخودم تمرین میکردم که جلوی ماشینش و از سر کوچه دیدم به خودم گفتم باید بخندم باخنده دستم و اوردم بالا تا براش دست تکون بدم که دیدم دختر همسایه کوچه پایینی از ماشینش پیاده شد و با خنده بهم دست دادن و از هم خدا حافظی میکردن صدای خندشون هنوز توگوشمه همین طور که دستم بالا بود خشکم زده بود یه دفعه به خودم اومدم و زود برگشتم تو خونه و در و بستم لباسمو در اوردم و نشستم رو کاناپه پشت پنجره که رو به باغچه بود



دیدم با کیلیدش در و باز کردو اومد تو برنگشتم اما از صدای پاهاش فهمیدم داره میاد طرفم دیدم دستشو انداخت از پشت دور گردنم و گفت سلام خانومم عزیز من چطوره؟
وای نمی دونی چقدر خستم کلی وقته تو ترافیکم .
تو دلم گفتم اره ترافیک دختر همسایه.
یه دفعه رفتم تو عالم کودکیم و یادم اومد که هر وقت مامانم بهم میگفت دخترم به مامان بزرگ نگی رفتیم خونه خاله ها میگفتم باشه اما تا از در خونه مامان بزرگم میرفتیم تو بهش میگفتم ما نرفتیم خونه خاله ها .
از فکر اون دوران که اومدم بیرون احساس کردم دستش رو گردنم وصدای نفساش داره ازارم میده برگشتم و توچشماش خیره شدم دستشو برداشتم و گذاشتم رو پای خودش وبهش گفتم من ندیدم که دختر همسایه از ماشینت پیاده شد و باکلی خنده بهم دست دادین و خداحافظی کردینا...........
همین جوری که ماتش برده بود گفتم عزیزم چایی می خوری یا شربت؟
و رفتم سمت اشپزخونه یه لیوان اب خنک برای خودم ریختم و همشو یه نفس خوردم بعد یه آه بلند از ته دل کشیدم و گفتم
اخیش گفتم که بفهمه من خر نیستم.............
حالا باید میرفتم سراغ قلبم که هنوز تو شک بود واحساس می کردم از کار افتاده........................



امضای کاربر :
تا دست به کار نشویم نه شروع خوبی داریم نه پایان لذت بخشی
چهارشنبه 22 خرداد 1392 - 02:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 2 کاربر از sepide به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: baran / smaneh /
پرش به انجمن :


تماس با ما | از دلم برایت می نویسم.................. - پاسخ 1 | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS